امروزه ارتباطات کودکان به اتصال با تلویزیون خلاصه شده است و این ارتباط، چالش و مشارکت کودک با تولیدکنندگان رسانه را در حد برقراری تماس تلفنی با برنامه و تولیدکننده ی برنامه محدود کرده است. کودک در این ارتباط نقش دریافت کنندهی اطلاعات را به صورت منفعل برعهده دارد.
این دگرگونی در ارتباطات و تبدیل چالش با واقعیت به انتقال اطلاعات تحلیل شده، منجر به بیگانگی کودکان با ارتباطات طبیعیِ و چالش با دنیای واقعی شده است.
مقاله حاضر برگرفته از پژوهش دانشجویی به نام بررسی مقایسه ای تخیل کودک در تعامل با قصه شفاهی و کارتون است. به این منظور تخیل کودک به صورت آزمایشی از طریق بررسی تخیل، آفرینش تخیلی و خیال پردازی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش قصد داشت نشان دهد تخیل کودک با دریافت قصه به صورت شفاهی از طریق قصه گو و غیر شفاهی از طریق کارتون چه تغییری می کند؟
بررسی ها نشان داد کودکانی که قصه را به صورت شفاهی و از طریق قصه گو دریافت می کنند از تخیل و آفرینش تخیلی بیشتری نسبت به کودکانی که قصه را از طریق تلویزیون و در قالب کارتون دریافت می کنند برخوردارند.
امروزه ارتباطات کودکان به اتصال با تلویزیون خلاصه شده است و این ارتباط، چالش و مشارکت کودک با تولیدکنندگان رسانه را در حد برقراری تماس تلفنی با برنامه و تولیدکننده ی برنامه محدود کرده است. کودک در این ارتباط نقش دریافت کنندهی اطلاعات را به صورت منفعل برعهده دارد.
این دگرگونی در ارتباطات و تبدیل چالش با واقعیت به انتقال اطلاعات تحلیل شده، منجر به بیگانگی کودکان با ارتباطات طبیعیِ و چالش با دنیای واقعی شده است.
مقاله حاضر برگرفته از پژوهش دانشجویی به نام بررسی مقایسه ای تخیل کودک در تعامل با قصه شفاهی و کارتون است. به این منظور تخیل کودک به صورت آزمایشی از طریق بررسی تخیل، آفرینش تخیلی و خیال پردازی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش قصد داشت نشان دهد تخیل کودک با دریافت قصه به صورت شفاهی از طریق قصه گو و غیر شفاهی از طریق کارتون چه تغییری می کند؟
بررسی ها نشان داد کودکانی که قصه را به صورت شفاهی و از طریق قصه گو دریافت می کنند از تخیل و آفرینش تخیلی بیشتری نسبت به کودکانی که قصه را از طریق تلویزیون و در قالب کارتون دریافت می کنند برخوردارند.